به گزارش «سراج24»، یک کارشناس ارشد برق، عهده دار تنها هیأت دانش آموزی در شهرستان برازجان است که نه در مدرسهای مستقر است و نه مانند برخی از هیأت های مهم، در سطح شهر تشکیلاتی دارد. جزء افرادی است که از ابتدا زیر علم هیأت بزرگ شده، به همین دلیل جلسات هفتگی منظم با سخنرانی های خاص دانش آموزان برگزار می کند که الحق والانصاف هیأتش، خوب بین بچه ها جا گرفته است. مهندس عباس بازدار درباره وضع فعلی هیأت ها وعمق خطر اسلام آمریکایی به نکات مهمی اشاره کرده است.
چند کلید واژه در موضوع هیأت ها و اسلام آمریکایی مطرح است،»هیأت»، «خانواده» ،»اسلام ناب» ،»اسلام آمریکایی» که این دو مورد آخر هر چند نقطه مقابل همدیگرند، اما لازم است هر یک را جداگانه تعریف کنیم؛ بعد از این مسئله اگر بخواهیم وضع فعلی نقش هیأت ها را بررسی کنیم و اینکه چطور می توان کارهای اجتماعی انجام داد، به نظر من جواب ما مسجد است؛ مسجد به خودی خود پتانسیل اجرای خیلی از کارهای جمعی و مردمی را دارد. البته در حال حاضر، مساجد انرژی خاصی ندارند؛ اگر جایی امام جماعت خوبی داشتیم که می توانست کارهای حاشیه ای مساجد را سامان بدهد، از این انرژی به خوبی استفاده می شد.
هیأتی ها اغلب به شکل مناسبتی گرد هم جمع می آیند و در محرم و فاطمیه اوج فعالیت شان شکل می گیرد و با توجه به ویژگی هایی که دارند، دایره مخاطبین گسترده ای را در بر می گیرند.
نکته ای که در مورد همین موضوع هیأت مطرح است، این است که طبق تحلیلی که از اسناد ترجمه شده از مراکز آمریکایی در دست رسیده است، فتنه ای که در برنامه آنها قرار دارد،استفاده از ظرفیت هیأت هایی است که پتانسیل های شان در جهت اسلام آمریکایی است.
در این سند ترجمه شده با توجه به مهندسی معکوس واقعه عاشورا در سال 61 هجری، برنامه ریزی برای براندازی جمهوری اسلامی انجام شده است. یکی از موسسات راهبردی آمریکا طی مطالباتش اعلام می کند که حادثه کربلا، راهکار از بین بردن حکومت ایران است؛ این موسسه اعلام میکند که باید جمعی را در مقابل نظام اسلامی علم کنیم تا نقش امام حسین(ع) را ایفا کند و آن گاه حکومت ایران، در جایگاه یزید قرار خواهد گرفت و دین ترتیب براندازی ایران محقق می شود.
تاریخ این سند، مطابق سال 88 شمسی است، آن هم قبل از حوادث انتخابات؛ آن چیزی که در عاشورای 88 شاهد بودیم، اجرایی نشدن همین برنامه بود. علتش این مسئله بود که سربازان این عملیات، از جنس هیأت و امام حسین(ع) نبودند؛ کسانی که با کفش به نماز جمعه می آیند از جنس نماز جمعه نیستند؛ باید کسانی این فتنه را اجرایی کنند که از جنس هیأت باشند و با تمام شمایل یک مسلمان مومن نماز جمعه ای وهمان «امت خداجو»یی باشند که آقای موسوی در بیانیه از قبل آماده شده اش نام برده بود که در آن جریان، وجود نداشتند.
از مذهبی به لامذهبی
اگر کسی با این نگاه به روند فعلی هیأت ها و سبک کار بعضی از هیئات متمرکز شود، خواهد دید که تمایل به سمت فضای سکولار و اسلام آمریکایی چقدر شده و گرایش به جمع کردن پیاده نظام به چه شکل در حال افزایش است. پس می بینیم که جهت گیری هیأت هایی که گرایش های اسلام آمریکایی دارند به چه سمتی است و نتیجه این خطر، در چه جایی خودش را نشان می دهد که همان فتنه براندازی نظام اسلامی است.
اما در مورد خانواده ها که مخاطب هیأت ها هستند؛ خانواده اغلب تمایل دارند که تشکلی وجود داشته باشد که فرزندان شان را با فرهنگ اهل بیت(ع) آشنا کند، چه خانواده انقلابی و چه صرف خانواده مذهبی، این تمایل را دارند.
اگر دست اندرکاران یک هیأت اعم از مداح، سخنران، کادر، تدارکات و میاندار هیأت ... نگاهشان با اسلام ناب زاویه داشته باشد و نگاه انقلابی به عاشورا نداشته باشند، همین زاویه در نوجوان و جوانی که پا به درون مجلس روضه گذاشته هم شکل میگیرد و این سرشت تأثیرپذیری که باید تبدیل شود به یک انسان تراز انقلاب اسلامی، ناگهان تبدیل می شود به ایک انسان مذهبی ضد اسلام ناب!
معضل جذابیت
یکی از مشکلاتی که هیأت های انقلابی فعلی با آن مواجه اند، مسئله ایجاد جذابیت است، البته این که گفتیم انقلابی، به واقع گرا هیأت انقلابی باشد، نباید این مشکل برایش وجود داشته باشد؛ به عبارتی ما با پوسته و ظاهری از انقلابی گری مواجهیم که صرفاً محبت به نظام و رهبری دارند اما هیأت انقلابی باید تحلیل درستی از اسلام ناب و فهم درستی از اسلام آمریکایی داشته باشد.
اما در حال حاضر، یک مشکل همان فهم صحیح از اسلام ناب است و دیگری ایجاد جذابیت که ناشی از همان مسئله اول است؛ اگر بخواهیم خیلی ساده، یک شاخص برای خط اسلام ناب بدهیم، همان استکبار ستیزی است اگر این مسئله وجود نداشته باشد، جذابیت مطلوب هم وجود ندارد و بعد از آن است که مجبور میشویم از سبک هایی که به ما تعلق ندارند برای ایجاد جذابیت بهره ببریم و یک بام و دو هوایی بشود که حرفمان حرف انقلابی باشد و بیان مان وابسته به اسلام آمریکایی!
اگر بخواهیم در جذابیت ایجاد کردن، با هیأت هایی رقابت کنیم که پایبندی به اسلام ناب قائل نیستند، قطعا شکست خواهیم خورد؛ چرا که محدودیت هایی که در این یک بام و دو هوای ما وجود دارد، به ما اجازه نمی دهد که هر کاری کنیم؛ اما طرف مقابل هیچ محدودیت برای استفاده از آهنگ ها و تکنیک های ممنوع ندارد و در هیأتش فضای خلسهای ایجاد می کند که برای مخاطب خواستنی است.
به عبارتی کسی که قرار بود برود در پارتی شرکت کند و خلسه ای را تجربه کند، حالا این خلسه را تحت عنوان مشروعی مثل هیأت به دست می آورد و خانواده هم به همین نام مقدس هیأت اعتماد میکند و همین فضای خلسه، بُعد تفکر را از شخص سلب می کند و از طرفی هم توهمی از اسلام در ذهن فرد به وجود می آورد. در این صورت است که با شخصی مواجه خواهیم شد که هیچ نگاه استکبار ستیزانه ای از عاشورا و هدف والای اباعبدالله(ع) در او وجود ندارد و حتی بدتر آنکه مهارت تفکر و تحلیل را هم از او گرفته اند.
مسئله ای که در این سبک های عزاداری منحرف به آن دامن زده می شود، همین فاصله دادن شخص از فضای تفکر و عقلانیت است.
همه این عناصر در کنار هم ما را به سمت فتنه ای هدایت می کند که اشخاص با ظاهر ونشان از هیأت و مذهب اما با تفکری ضد اسلام ناب، پیاده نظام سناریویی بشنوند که بیگانه طراحی کرده و هدفش براندازی اصل همان مذهب است.
حتی در هیأت هایی که ظاهری انقلابی دارند، اعلام محبت به ولایت و این مسائل هم در آن ها میشود، اما مشاهده میکنیم که همین مسئله عدم تفکر در این هیأت ها هم وجود دارد؛ سطح مطالعه ناامید کننده است و حتی همان «رهبر»ی که این بچه هیأتی آن همه علاقه نسبت به ایشان نشان میدهد. حرف هایش را نمی خوانند و آرا و نظراتش را مطالعه نمی کنند.
بعدها همین غیر فکری بودن، خودش را در لحظات حساس نشان می دهد و یک باره به خودمان میآییم و می بینیم کسی که در ظواهر، دم از رهبری و عشق به ولایت هم می زده، حالا در لحظه حساس و بزنگاه انقلاب، مقابل رهبر می ایستد.
و می بینیم که این بیماری اسلام آمریکایی در طیف متنوعی از هیأت هایمان وجود دارد که باید تهدید جدی این مسئله را رفع کرد.
منبع: حلقه وصل
پاورقی: مرکز ائتلاف برای ارتباطات استراتژیک دانشگاه آریزونا با حمایت مالی مرکز تحقیقات نیروی دریایی ارتش آمریکا، گزراشی با عنوان «ضد روایتی برای استبداد ایرانی» منتشر کرد.نویسنده این گزارش مهندسی معکوس حادثه کربلا را جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی پیشنهاد می دهد، به گونه ای که مخالفان به مثابه لشگر امام حسین(ع) در مقابل نظام که درا ین عملیات نقش یزیدیان را خواهد داشت، صف آرایی نمایند.
